دانلودرمان جدید آغوش اجباری نوشته نگار قادری برای موبایل ،کامپیوتر
آندروید،تبلت ،آیفون ،آیپد
در این رمان خبری از دختر مزدا تری سوار نیست
خبری ازغرور سرکش نیست
خبری از پول و ثروت نیست
خبری از دختر شیرازی مغرور نیست
خبری از دانشگاه و آزادی نیست
اینجا دختری اروم
دختری که رو حرف پدرش حرف نمیزنه
دختری که مقید به رفتار خانوادس
دختری که عاشق شد
دختری که به عشقش نرسید
دختری که مجبور به تحمل اغوش اجباری شد
دختری که تونست با تلاش خودش زندگیشو بسازه
تونست راه زندگیشو پیدا کنه
تونست سربلند از امتحان الهی بیرون بیاد
دختری که تو هر شرایط خدارو از یاد نبردو هربار ذکر خدارو بر لب داشت
یه رمان از رو یه زندگی واقعی نوشته شده
مقدمه :
دو دلم اول خط نام خدا بنویسم
یا که رندی کنم و نام تو را بنویسم
همه یک گفتم و دینم همه یکتایی بود
با کدامین قلم امروز دوتا بنویسم
ای که با حرف تو هر مسئله ای حل شدنیست
به خدا خود تو بگو نام که را بنویسم
صاحب قبله و قبله دو عزیزاند ولی
خوشتر آن است من از قبله نما بنویسم
آسمان مثل تو احساس مرا درک نکرد
باز غم نامه به بیگانه چرا بنویسم
تا به کی زیر چنین سقف سیاه و سنگین
قصه ی درد به امید دوا بنویسم
قلمم جوهرش از جوش و جراحت باقیست
پست باشم که پی نان و نوا بنویسم
بارها قصد خطر کردم و گفتی ننویس
پس من این بغض فرو خورده کجا بنویسم
بعد یک عمر ببین دست و دلم می لرزد
که من و تو به هم آمیزم و ما بنویسم
من و تو چون تن و جانند مخواه و مگذار
این دو را باز همین طور جدا بنویسم
شعر من با تو پر از شادی و شیرین کامیست
باز حتی اگر از سوگ و عزا بنویسم
با تو از حرکت دستم برکت می بارد
فرق هم نیست چه نفرین چه دعا بنویسم
از نگاهت به رویم پنجره ای را بگشای
تا درآن منظره ی روح گشا بنویسم
عشق آن روز که این لوح وقلم دستم داد
گفت هر شب غزل چشم شما بنویسم
منبع :telegram.me/Negar1375_76